بهشت و دوزخ در كلام حكيم عمر خيام نيشابوري
تنگ طه
وبلاگي شامل مطالب آموزشي دوره ابتدايي و مطالبي درباره روستاي تنگ طه

در رباعيات خيام از بهشت و دوزخ زياد نام برده شده است در مجموعه 13 رباعي كه از خيام در كتاب مونس الاحرار آمده نامي از بهشت و دوزخ برده نشده گرچه بيشتر به آمدن انسان به دنيا و رفتن از اين دنيا اشاره مي نمايد اما به بهشت و دوزخ اشاره اي نمي كند اما در رباعيات خيام به تصحيح فروغي و غني و نيز ترانه هاي خيام اثر صادق هدايت به بهشت و دوزخ اشاره شده و در چندين رباعي با موضوع بهشت و دوزخ با كلمه گويند شروع مي گردد كهبيشتر به نظر مي رسد منظور حكيم از شخص گوينده افراد مذهبي كه دين را مايه ي دست اندازي به اموال مردم قرار مي دهند مي باشد و بعد نظر مخالف خود را عنوان مي دارد كه اين رباعيات بدين شرحند البته در برخي جاها بين اين دو نيز اختلافاتي وجود دارد :

در نسخه هدايت مي گويد :

 گویند بهشت عدن با حور خوش است     من می‌گویم که آب انگور خوش

این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار       کاواز دهل برادر از دور خوش است

اما در نسخه فروغي و غني آمده است :

 گویند کسان بهشت با حور خوش است      من می گویم که آب انگور خوش است

این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار     کاواز دهل شنیدن از دور خوش است

در هر دو نسخه اين رباعي به همين صورت آمده فقط در نسخه غني به جاي بهتر خوشتر آمده است اما در نسخه طربخانه به گونه اي ديگر آمده است .

گویند بهشت و حور و کوثر باشد     جوی می و شیر و شهد و شکّر باشد

پر کن قدح باده و بر دستم نه          نقدی ز هزار نسیه بهتر باشد

در طربخانه آمده است : 

گویند بهشت و حور و کوثر باشد     جوی می و شیر و شهد و شکر باشد

نقدی ز هزار نسیه خوشتر باشد  نسخه طربخانه      یک جام بده زباده­ هان ای ساقی

در نسخه هدايت آمده است:

گویند: بهشت و حورعین خواهد‌بود          و آن‌ جا می ناب و انگَبین خواهد ‌بود

گر ما می و معشوقه گُزیدیم چه باک       آخر نه به عاقبت همین خواهد‌بود

اما در نسخه فروغي و غني مي گويد:

گویند بهشت و حورعین خواهد بو د     آنجا می و شیر و انگبین خواهد بود

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک     چون عاقبت کار چنین خواهد بود

در نسخه هدايت آمده است:

قولی است خلاف دل در آن نتوان بست     گویند که دوزخی بود عاشق و مست

گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود     فردا باشد بهشت همچون کف دست

اما در نسخه فروغي و غني مي گويد:

گویند مرا که دوزخی باشد مست      قولیست خلاف دل در آن نتوان بست

گر عاشق و میخواره بدوزخ باشند     فردا بینی بهشت همچون کف دست

در برخي ديگر از رباعيات خيام از احتمال اينكه بهشت و دوزخي باشد يا نباشد سخن مي راند :

در نسخه هدايت آمده است:

ای دل تو به ادراک معما نرسی     در نکته ي زیرکان دانا نرسی

اینجا ز می و جام بهشتی می‌ساز     کانجا که بهشت است رسی یا نرسی

با اندكي تفاوت در نسخه فروغي و غني مي گويد:

ایدل تو به اسرار معما نرسی     در نکته زیرکان دانا نرسی

اینجا به می لعل بهشتی می ساز     کانجا که بهشت است رسی یا نرسی

در هر دو نسخه اين رباعي به همين صورت آمده است :

تا چند زنم به روی دریاها خشت        بیزار شدم ز بت ‌پرستان و کنشت

خیام که گفت دوزخی خواهد بود      که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت

رباعيات ديگري كه از نقد بودن لذات اين دنيا و نسيه بودن شادي بهشت خبر مي دهد و عنوان مي دارد كه نقد از نسيه بهتر است . مثلا در نسخه هدايت آمده است :

فصل گل و طَرف جویبار و لب کشت     با یک دو سه تازه‌ دلبری حورسرشت

پیش آر قَدح که باده‌نوشانِ صبوح      آسوده ز مسجدند و فارغ ز بهشت

تا کی ز زیان دوزخ و سود بهشت          تا کی ز چراغ مسجد و دود کنشت

رو بر سر لوح بین که استاد قضا           اندر ازل آن‌چه بودنی بود نوشت

و در نسخه غني و فروغي آمده است :

در فصل بهار اگر بتی حور سرشت      یک ساغر می دهد مرا بر لب کشت

هر چند به نزد عامه این باشد زشت     سگ به ز من است اگر برم نام بهشت

چندان که نگاه می‌کنم هر سویی     در باغ روانست ز کوثر جویی

صحرا چو بهشت است ز کوثر گم گوی     بنشین به بهشت با بهشتی رویی

می خوردن و گرد نیکوان گردیدن      به زانکه بزرق زاهدی ورزیدن

گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود     پس روی بهشت کس نخواهد دیدن

من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت      از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت

جامی و بتی و بربطی بر لب کشت     این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت

در دهر چو آواز گل تازه دهند     فرمای بتا که می به اندازه دهند

از حور و قصور و ز بهشت و دوزخ     فارغ بنشین که آن هر آوازه دهند

در نزهه المجالس همين رباعي با اندك تغييري آمده است .

در دهر چو آوازِ بت تازه دهند     فرمای بتا که می به اندازه دهند

                 فارغ بنشین که آن خود آوازه دهند        از دوزخ و از بهشت و از حور و قصور

در نسخه هدايت اين رباعي نيز آمده دوزخ و بهشت را شادي و غمي كه در اين دنيا در پي خوشي و ناخوشي به ما دست مي دهد مي داند .

گردون نگری ز قد فرسوده ي ماست         جیحون اثری ز اشک پالوده ي ماست

دوزخ شرری ز رنج بیهوده ي ماست       فردوس دمی ز وقت آسوده ي ماست

 


نظرات شما عزیزان:

Bano#
ساعت9:10---2 مرداد 1395
بسیار آموزنده بود

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





چهار شنبه 30 تير 1395برچسب:بهشت , دوزخ , خيام , حور ,رباعي ,مونس الاحرار, :: 20:40 :: نويسنده : ابوالفضل

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
پيوندها

تبادل لينك هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تنگ طه و آدرس tangtaha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





گوگل
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 96
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 692
بازدید ماه : 5364
بازدید کل : 251603
تعداد مطالب : 163
تعداد نظرات : 367
تعداد آنلاین : 1